معنی فارسی sledge-hammered
B1به معنای آسیب دیده یا ویران شده به طریقی که شبیه به اثر چکش بزرگ باشد.
Describes something that appears to have been damaged as if by a sledge-hammer.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیوار بعد از کارهای ساختمانی به نظر چکش بزرگ خورده میرسید.
مثال:
The wall seemed sledge-hammered after the construction work.
معنی(example):
انبار قدیمی به خاطر سالها بیتوجهی به نظر چکش بزرگ خورده میرسید.
مثال:
The old shed looked sledge-hammered from years of neglect.
معنی فارسی کلمه sledge-hammered
:
به معنای آسیب دیده یا ویران شده به طریقی که شبیه به اثر چکش بزرگ باشد.