معنی فارسی sledlike

B1

چیزی که شبیه سورتمه به نظر می‌رسد.

Resembling or characteristic of a sled.

example
معنی(example):

این اسباب بازی طراحی مشابه سورتمه داشت، مناسب برای تفریح در زمستان.

مثال:

The toy had a sledlike design, perfect for winter fun.

معنی(example):

کفش‌های جدید او ظاهری مشابه سورتمه دارند، خوب برای روزهای برفی.

مثال:

Her new shoes have a sledlike appearance, good for snowy days.

معنی فارسی کلمه sledlike

: معنی sledlike به فارسی

چیزی که شبیه سورتمه به نظر می‌رسد.