معنی فارسی sleep-away camp

B1

اردویی که در آن شرکت‌کنندگان برای شب‌ها در آنجا می‌خوابند.

A camp where children stay overnight away from home.

example
معنی(example):

کودکان از وقت خود در اردوگاه خواب راحت لذت بردند.

مثال:

The kids enjoyed their time at sleep-away camp.

معنی(example):

ما دخترمان را برای تابستان به یک اردوگاه خوابگاه فرستادیم.

مثال:

We sent our daughter to a sleep-away camp for the summer.

معنی فارسی کلمه sleep-away camp

: معنی sleep-away camp به فارسی

اردویی که در آن شرکت‌کنندگان برای شب‌ها در آنجا می‌خوابند.