معنی فارسی sleepish
B1احساس خواب آلودگی یا خستگی، معمولاً در صبح یا پس از کار زیاد.
Feeling drowsy or lethargic, often after waking or due to fatigue.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از یک روز طولانی، احساس خواب آلودگی داشتم.
مثال:
After a long day, I felt quite sleepish.
معنی(example):
او همیشه صبحها خواب آلود به نظر میرسد.
مثال:
She always acts sleepish in the mornings.
معنی فارسی کلمه sleepish
:
احساس خواب آلودگی یا خستگی، معمولاً در صبح یا پس از کار زیاد.