معنی فارسی sleepmarken
B1علامتهایی که به خاطر خواب روی پوست یا چیزهای دیگر باقی میماند.
Marks or impressions left from sleeping, often visible on skin or fabrics.
- NOUN
example
معنی(example):
او بعد از بیدار شدن نشانههای خواب را روی بالش گذاشت.
مثال:
She left sleepmarken on the pillow after waking up.
معنی(example):
نشانههای خواب روی صورت او نشان میدهد که شب طولانیای داشته است.
مثال:
The sleepmarken on his face showed he had a long night.
معنی فارسی کلمه sleepmarken
:
علامتهایی که به خاطر خواب روی پوست یا چیزهای دیگر باقی میماند.