معنی فارسی sleepwaking
B1خوابگردی، وضعیت حرکتی در خواب که ممکن است شامل فعالیتهای خطرناک شود.
The act of walking or performing complex behaviors while in a state of sleep.
- NOUN
example
معنی(example):
خوابگردی میتواند خطرناک باشد اگر فرد به بیرون برود.
مثال:
Sleepwaking can be dangerous if the person wanders outside.
معنی(example):
پزشکان خوابگردی را برای درک اختلالات خواب مطالعه میکنند.
مثال:
Doctors study sleepwaking to understand sleep disorders.
معنی فارسی کلمه sleepwaking
:
خوابگردی، وضعیت حرکتی در خواب که ممکن است شامل فعالیتهای خطرناک شود.