معنی فارسی sleepyhead
A2خوابآلود به فردی اطلاق میشود که در پایان خواب و هنگام بیدار شدن، به راحتی نمیتواند از خواب برخیزد.
A person who is slow to wake up or who tends to sleep more than usual.
- noun
noun
معنی(noun):
A sleepy person.
معنی(noun):
The ruddy duck.
example
معنی(example):
برادر من صبحها خیلی خوابآلود است.
مثال:
My brother is such a sleepyhead in the morning.
معنی(example):
خوابآلود نباشید؛ وقت بیدار شدن است!
مثال:
Don't be a sleepyhead; it's time to get up!
معنی فارسی کلمه sleepyhead
:
خوابآلود به فردی اطلاق میشود که در پایان خواب و هنگام بیدار شدن، به راحتی نمیتواند از خواب برخیزد.