معنی فارسی sleigher
B1سلیگر، کسی که در کار تولید و بهبود فرایندها فعالیت دارد.
A worker who enhances production processes.
- NOUN
example
معنی(example):
سلیگر در کارخانه بهرهوری تولید را بهبود بخشید.
مثال:
The sleigher in the factory improved production efficiency.
معنی(example):
هر سلیگر به سختی کار کرد تا به مهلتها برسد.
مثال:
Every sleigher worked hard to meet the deadlines.
معنی فارسی کلمه sleigher
:
سلیگر، کسی که در کار تولید و بهبود فرایندها فعالیت دارد.