معنی فارسی sleuthdog

B2

سگی که برای کشف اطلاعات و بوها آموزش داده شده است، معمولاً در کارهای کارآگاهی.

A dog trained to assist in investigations, particularly in tracking scents.

example
معنی(example):

سگ کارآگاه به کارآگاه کمک کرد تا شخص گمشده را پیدا کند.

مثال:

The sleuthdog helped the detective find the missing person.

معنی(example):

او سگ کارآگاهش را برای دنبال کردن بوها در جنگل تربیت کرد.

مثال:

He trained his sleuthdog to track scents in the forest.

معنی فارسی کلمه sleuthdog

: معنی sleuthdog به فارسی

سگی که برای کشف اطلاعات و بوها آموزش داده شده است، معمولاً در کارهای کارآگاهی.