معنی فارسی sleuthful
B2شخصی که به طور طبیعی کنجکاو است و میتواند اطلاعات را کشف کند.
Characterized by the ability to investigate and discover clues.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت کارآگاهی او او را به یک کارآگاه عالی تبدیل کرده بود.
مثال:
Her sleuthful nature made her an excellent detective.
معنی(example):
او با نگرش کارآگاهی به پرونده نزدیک شد.
مثال:
He approached the case with a sleuthful mindset.
معنی فارسی کلمه sleuthful
:
شخصی که به طور طبیعی کنجکاو است و میتواند اطلاعات را کشف کند.