معنی فارسی sleuthlike
B1مانند کارآگاه، به شکلی دقیق و با دقت در جستجوی سرنخها.
Similar to a detective; characterized by careful searching or tracking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به طرز جستجوگری حرکت کرد تا از شناسایی شدن جلوگیری کند.
مثال:
She moved in a sleuthlike manner to avoid being detected.
معنی(example):
روش جستجوگر او در جمع آوری اطلاعات همه را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
His sleuthlike approach to gathering information impressed everyone.
معنی فارسی کلمه sleuthlike
:
مانند کارآگاه، به شکلی دقیق و با دقت در جستجوی سرنخها.