معنی فارسی slewer

B1

شخصی که به طور خاص در جستجوی سرنخ‌ها و حل معماها تخصص دارد.

A person skilled in tracking or searching, especially for clues.

example
معنی(example):

جستجوگر به دقت مدارک را بررسی کرد.

مثال:

The slewer carefully examined the evidence.

معنی(example):

به عنوان یک جستجوگر، او در پیدا کردن سرنخ‌هایی که دیگران نتوانسته بودند، ماهر بود.

مثال:

As a slewer, he was adept at finding clues others missed.

معنی فارسی کلمه slewer

: معنی slewer به فارسی

شخصی که به طور خاص در جستجوی سرنخ‌ها و حل معماها تخصص دارد.