معنی فارسی sliest

B1

حیله‌گرترین، کسی که به حدی فریبنده و زیرک است که دیگران را به راحتی فریب می‌دهد.

The most cunning or tricky; exhibiting a high degree of slyness.

example
معنی(example):

در میان همه، او حیله‌گرترین است.

مثال:

Among all, he is the slyest of them all.

معنی(example):

حیله‌گرترین بازیکن توانست بازی را برنده شد.

مثال:

The sliest player managed to win the game.

معنی فارسی کلمه sliest

: معنی sliest به فارسی

حیله‌گرترین، کسی که به حدی فریبنده و زیرک است که دیگران را به راحتی فریب می‌دهد.