معنی فارسی slifter
B1حیلهگر، فردی که برای تظاهر یا فریبکاری از زیرکی بیشتری استفاده میکند.
A person who is cunning or shifty; someone who uses slyness to accomplish goals.
- NOUN
example
معنی(example):
آن حیلهگر به سرعت از میان جمعیت عبور کرد.
مثال:
The slifter quickly moved through the crowd.
معنی(example):
به عنوان یک حیلهگر، او همیشه راهی برای فرار پیدا میکرد.
مثال:
Being a slifter, he always found a way to escape.
معنی فارسی کلمه slifter
:
حیلهگر، فردی که برای تظاهر یا فریبکاری از زیرکی بیشتری استفاده میکند.