معنی فارسی slik
B1صاف و براق به معنای بینقص و نمایانگر کیفیت بالا است.
Smooth and glossy; often used to describe surfaces or textures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح صاف و جلا داده شده میز نور را منعکس کرد.
مثال:
The slik surface of the table reflected the light.
معنی(example):
لباس شیک او ظاهری براق به او داد.
مثال:
His slik attire gave him a polished look.
معنی فارسی کلمه slik
:
صاف و براق به معنای بینقص و نمایانگر کیفیت بالا است.