معنی فارسی slyish
B2زیرکی به معنای هوشیاری و فریبندگی به صورت ملایم است.
Having a cunning or deceitful quality, often subtly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار زیرکانه او دیگران را مشکوک کرد.
مثال:
His slyish behavior made others suspicious.
معنی(example):
او بعد از شوخی لبخندی زیرکانه داشت.
مثال:
She had a slyish smile after the prank.
معنی فارسی کلمه slyish
:
زیرکی به معنای هوشیاری و فریبندگی به صورت ملایم است.