معنی فارسی slipless

B2

بدون سرخوردگی، که به طوری طراحی شده باشد که از لغزیدن یا سر خوردن جلوگیری کند.

Designed or made in such a way that slipping is prevented.

example
معنی(example):

طراحی جدید بدون سرخوردگی است که ایمنی را افزایش می‌دهد.

مثال:

The new design is slipless, enhancing safety.

معنی(example):

کفش‌های بدون سرخوردگی او برای دویدن مناسب است.

مثال:

Her slipless shoes are perfect for running.

معنی فارسی کلمه slipless

: معنی slipless به فارسی

بدون سرخوردگی، که به طوری طراحی شده باشد که از لغزیدن یا سر خوردن جلوگیری کند.