معنی فارسی slippery hitch
B1گرهای که به راحتی لغزیده و میتواند بار را محکم نگهندارد.
A type of knot that may loosen or slip easily, often used in tying objects.
- NOUN
example
معنی(example):
طناب از گره لغزنده سر خورد.
مثال:
The rope slipped from the slippery hitch.
معنی(example):
همیشه گره لغزنده را هنگام محکم کردن بار دوباره چک کنید.
مثال:
Always double-check the slippery hitch when securing the load.
معنی فارسی کلمه slippery hitch
:
گرهای که به راحتی لغزیده و میتواند بار را محکم نگهندارد.