معنی فارسی slock
B1صدای خاص که ناشی از برخورد یا افتادن چیزی به داخل آب یا مایع دیگر است.
The sound made when something drops or falls into liquid.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک صدا به آرامی داد وقتی که جعبه سنگین را انداخت.
مثال:
He gave a slock as he dropped the heavy box.
معنی(example):
وقتی که توپ به آب برخورد کرد، یک صدا شنیدم.
مثال:
I heard a slock when the ball hit the water.
معنی فارسی کلمه slock
:
صدای خاص که ناشی از برخورد یا افتادن چیزی به داخل آب یا مایع دیگر است.