معنی فارسی slothfully
B1به معنای انجام کاری به شکل بسیار آهسته و بیعلاقه است.
In a lazy manner; lacking in energy or motivation.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به آرامی در اتاق حرکت کرد.
مثال:
He moved slothfully across the room.
معنی(example):
او وظایفش را به آرامی انجام داد که باعث تاخیر شد.
مثال:
She completed her tasks slothfully, which caused delays.
معنی فارسی کلمه slothfully
:
به معنای انجام کاری به شکل بسیار آهسته و بیعلاقه است.