معنی فارسی slote
B1عمل خوردن یا بلعیدن به طور خاص، معمولاً به شکلی غیررسمی.
To eat or consume something, often informally.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت آخرین تکه کیک را برای خودش بخورد.
مثال:
He decided to slote the last piece of cake for himself.
معنی(example):
او همیشه قسمتهای مورد علاقهاش را در کتاب میخورده است.
مثال:
She always slote her favorite parts of the book.
معنی فارسی کلمه slote
:
عمل خوردن یا بلعیدن به طور خاص، معمولاً به شکلی غیررسمی.