معنی فارسی slowhound

B1

سگ کُند، حیوانی که در یافتن بو یا دنبال کردن نشانه‌ها به آرامی عمل می‌کند.

A type of dog that is not quick but is persistent in tracking and hunting.

example
معنی(example):

سگ کُند به آرامی برای گیر انداختن بوی مورد نظرش اقدام کرد.

مثال:

The slowhound took his time to catch the scent.

معنی(example):

با وجود اینکه سگ کُند بود، در نهایت مسیر را پیدا کرد.

مثال:

Despite being a slowhound, he eventually found the path.

معنی فارسی کلمه slowhound

: معنی slowhound به فارسی

سگ کُند، حیوانی که در یافتن بو یا دنبال کردن نشانه‌ها به آرامی عمل می‌کند.