معنی فارسی slowly but surely
B1به آرامی و با ثبات، بر پیشرفت تأکید دارد، بهخصوص در موقعیتهایی که زمان زیادی طول میکشد تا به هدف برسید.
To make slow but steady progress toward a goal.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a slow, yet careful manner.
example
معنی(example):
او به آرامی اما مطمئناً مهارتهای خود را بهبود میبخشد.
مثال:
He is slowly but surely improving his skills.
معنی(example):
پروژه به آرامی اما مطمئناً پیش میرود.
مثال:
The project is moving forward slowly but surely.
معنی فارسی کلمه slowly but surely
:
به آرامی و با ثبات، بر پیشرفت تأکید دارد، بهخصوص در موقعیتهایی که زمان زیادی طول میکشد تا به هدف برسید.