معنی فارسی sluff

B1

رها کردن مسئولیت یا کار، به خصوص در زمینه‌های تحصیلی یا حرفه‌ای.

To avoid fulfilling one's responsibilities or obligations.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که مسئولیت‌هایش را برای روز رها کند.

مثال:

He decided to sluff off his responsibilities for the day.

معنی(example):

درس‌های خود را رها نکنید؛ آن‌ها مهم هستند.

مثال:

Don't sluff your studies; they are important.

معنی فارسی کلمه sluff

: معنی sluff به فارسی

رها کردن مسئولیت یا کار، به خصوص در زمینه‌های تحصیلی یا حرفه‌ای.