معنی فارسی sluglike

B1

شبیه به حلزون، به‌ویژه از نظر شکل یا نحوه حرکت.

Resembling a slug, typically in form or movement.

example
معنی(example):

کرم‌چاله ظاهری شبیه دراز و نرم داشت.

مثال:

The caterpillar had a sluglike appearance.

معنی(example):

این موجود به طور شبیه به حلزون بر روی زمین حرکت کرد.

مثال:

The creature moved in a sluglike way across the floor.

معنی فارسی کلمه sluglike

: معنی sluglike به فارسی

شبیه به حلزون، به‌ویژه از نظر شکل یا نحوه حرکت.