معنی فارسی sluicy
B2خوشمزه و آبدار، به خصوص در مورد غذا یا میوه.
Juicy and delicious, often used to describe food.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
میوه به قدری رسیده و آبدار بود که آب از آن چکید.
مثال:
The fruit was so ripe and sluicy that it dripped with juice.
معنی(example):
استیک به طور کامل پخته شده بود، آبدار و لذیذ.
مثال:
The steak was perfectly cooked, juicy and sluicy.
معنی فارسی کلمه sluicy
:
خوشمزه و آبدار، به خصوص در مورد غذا یا میوه.