معنی فارسی slurbow

B1

حرکت آب یا سیال در یک مسیر مشخص.

The flow of water or liquid, often used poetically.

example
معنی(example):

حرکت سرازیر رودخانه خیره‌کننده بود.

مثال:

The slurbow of the river was mesmerizing.

معنی(example):

آنها در حین پیاده‌روی در کنار کرانه به حرکت سرازیر نگاه کردند.

مثال:

They admired the slurbow as they walked along the bank.

معنی فارسی کلمه slurbow

: معنی slurbow به فارسی

حرکت آب یا سیال در یک مسیر مشخص.