معنی فارسی smh

B1

انگار که با حرکتی از سر، عدم رضایت یا تاسف خود را ابراز می‌کند.

An expression indicating disappointment or disbelief, short for 'shaking my head'.

example
معنی(example):

بعد از کاری که او انجام داد، فقط می‌توانم سرم را تکان دهم و بگویم smh.

مثال:

After what he did, I can only shake my head and say smh.

معنی(example):

او چشمانش را گرداند و گفت: 'smh' وقتی خبر را شنید.

مثال:

She rolled her eyes and said, 'smh' when she heard the news.

معنی فارسی کلمه smh

: معنی smh به فارسی

انگار که با حرکتی از سر، عدم رضایت یا تاسف خود را ابراز می‌کند.