معنی فارسی smick

B2

به معنی شیک یا آراسته و با سلیقه در ظاهر.

Neat, smart, or stylish in appearance.

noun
معنی(noun):

A chav; a spide.

example
معنی(example):

ظاهر شیک ماشین جدید همه را به خود جلب کرد.

مثال:

The smick appearance of the new car turned heads.

معنی(example):

او همیشه با سبکی شیک لباس می‌پوشد که دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

مثال:

He always dresses in a smick style that impresses others.

معنی فارسی کلمه smick

: معنی smick به فارسی

به معنی شیک یا آراسته و با سلیقه در ظاهر.