معنی فارسی smitable

B1

قابل سمیرت، یعنی می‌توان آن را برای نهایت نرم کاری کرد.

Capable of being smitten or struck.

example
معنی(example):

سطح چوب برای یک پایان نرم قابل سمیرت است.

مثال:

The surface of the wood is smitable for a smooth finish.

معنی(example):

او متوجه شد که پارچه قابل سمیرت است و کار با آن آسان است.

مثال:

He found the fabric to be smitable and easy to work with.

معنی فارسی کلمه smitable

: معنی smitable به فارسی

قابل سمیرت، یعنی می‌توان آن را برای نهایت نرم کاری کرد.