معنی فارسی smyrniote

B1

اسمیرنی، اشاره به فردی از اسمیرنا و آداب و رسوم آن.

A person from Smyrna, often associated with its cultural practices.

example
معنی(example):

خانواده اسمیرنی تاریخ غنی از تجارت دارند.

مثال:

The smyrniote family has a rich history of trade.

معنی(example):

ضیافت‌داری یک اسمیرنی اغلب مورد ستایش قرار می‌گیرد.

مثال:

A smyrniote's hospitality is often praised.

معنی فارسی کلمه smyrniote

: معنی smyrniote به فارسی

اسمیرنی، اشاره به فردی از اسمیرنا و آداب و رسوم آن.