معنی فارسی smyrniot
B1اسمیرنی، اشاره به ساکنان اسمیرنا و ویژگیهای آنها.
A resident or an inhabitant of Smyrna.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعه اسمیرنی برای جشنواره سالانه خود جمع شدند.
مثال:
The smyrniot community gathered for their annual festival.
معنی(example):
بسیاری از اسمیرنیها به خاطر فرصتهای بهتر به خارج رفتهاند.
مثال:
Many smyrniots have moved abroad for better opportunities.
معنی فارسی کلمه smyrniot
:
اسمیرنی، اشاره به ساکنان اسمیرنا و ویژگیهای آنها.