معنی فارسی smogless
B1بدون دود و آلودگی، جایی که هوای پاکی وجود دارد.
Free from smog; having clear air.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارک جدید منطقهای بدون آلودگی برای لذت بردن همه است.
مثال:
The new park is a smogless area for everyone to enjoy.
معنی(example):
زندگی در یک محیط بدون آلودگی سالمتر است.
مثال:
Living in a smogless environment is healthier.
معنی فارسی کلمه smogless
:
بدون دود و آلودگی، جایی که هوای پاکی وجود دارد.