معنی فارسی smokelike

B2

شبیه به دود، به خصوص در خصوصیات ظاهری یا حس بویایی.

Resembling smoke in appearance or characteristics.

example
معنی(example):

مه در دوردست ظاهری شبیه دود داشت.

مثال:

The fog had a smokelike appearance in the distance.

معنی(example):

برخی مواد با باقیمانده‌ای شبیه دود می‌سوزند.

مثال:

Some materials burn with a smokelike residue.

معنی فارسی کلمه smokelike

: معنی smokelike به فارسی

شبیه به دود، به خصوص در خصوصیات ظاهری یا حس بویایی.