معنی فارسی smudder
B1smudder به کسی اشاره دارد که در کارهای خود بینظم و نامرتب است.
A person who is disorganized or messy in their work.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از تمام کردن کار شلوغ، او احساس smudder کرد.
مثال:
He felt like a smudder after completing the messy task.
معنی(example):
در هیاهو، او کمی smudder شد در هنگام آمادهسازی شام.
مثال:
In a rush, she became a bit of a smudder while preparing dinner.
معنی فارسی کلمه smudder
:
smudder به کسی اشاره دارد که در کارهای خود بینظم و نامرتب است.