معنی فارسی smudgeless
B1smudgeless به حالتی اشاره دارد که هیچ لکهای وجود ندارد.
Free from smudges; clean and clear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح smudgeless کاغذ آن را برای نوشتن ایدهآل کرده بود.
مثال:
The smudgeless surface of the paper made it perfect for writing.
معنی(example):
من فضاهای کاری smudgeless را برای تمرکز بهتر ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer smudgeless workspaces for better focus.
معنی فارسی کلمه smudgeless
:
smudgeless به حالتی اشاره دارد که هیچ لکهای وجود ندارد.