معنی فارسی snacky

B1 /ˈsnæki/

غذاهایی که به عنوان میان وعده و به راحتی قابل خوردن هستند.

Related to or suitable for snacks.

adjective
معنی(adjective):

Of food, suitable as a snack.

مثال:

If I haven't time for a proper lunch, I pick up something snacky from the store.

example
معنی(example):

من دوست دارم که یک وعده غذایی سبک با پنیر و بیسکویت داشته باشم.

مثال:

I love having a snacky meal with cheese and crackers.

معنی(example):

مهمانی بسیار سبک و با انواع غذاهای انگشتی بود.

مثال:

The party was very snacky with lots of finger foods.

معنی فارسی کلمه snacky

: معنی snacky به فارسی

غذاهایی که به عنوان میان وعده و به راحتی قابل خوردن هستند.