معنی فارسی snakish
B2مارگونه، به معنای رفتار یا ظاهری که ممکن است فریبنده یا مشکوک باشد.
Resembling a snake, often used to describe cunning or treacherous behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او نگاهی مار مانند در چشمانش داشت.
مثال:
He had a snakish look in his eyes.
معنی(example):
رفتار مار مانند او دیگران را محتاط کرد.
مثال:
Her snakish demeanor made others wary.
معنی فارسی کلمه snakish
:
مارگونه، به معنای رفتار یا ظاهری که ممکن است فریبنده یا مشکوک باشد.