معنی فارسی sneakered

B1

به آرامی و بدون صدا حرکت کردن.

To move quietly and stealthily.

example
معنی(example):

او به آرامی در خانه حرکت کرد تا کسی بیدار نشود.

مثال:

She sneakered around the house to avoid waking anyone.

معنی(example):

آنها در آخرین لحظه به سینما رفتند.

مثال:

They sneakered into the theater just before the show started.

معنی فارسی کلمه sneakered

: معنی sneakered به فارسی

به آرامی و بدون صدا حرکت کردن.