معنی فارسی snickersnee

B1

یک نوع چاقوی بلند یا سلاح برنده قدیمی.

A large knife or sword, often used historically.

example
معنی(example):

دزدان دریایی قدیمی سنیکر خود را به نمایش گذاشت.

مثال:

The old pirate brandished his snickersnee.

معنی(example):

او سنیکر را با مهارت زیادی تکان داد.

مثال:

He swung the snickersnee with great skill.

معنی فارسی کلمه snickersnee

: معنی snickersnee به فارسی

یک نوع چاقوی بلند یا سلاح برنده قدیمی.