معنی فارسی sniffier

B1

بوی بهتر و قوی‌تر، به معنی توانایی بالاتر در شناسایی بوها نسبت به بقیه.

Having a stronger or more acute sense of smell than others.

adjective
معنی(adjective):

Disdainful; haughty.

معنی(adjective):

Characterised by sniffing.

مثال:

a sniffy cold that turned into a sore throat

example
معنی(example):

این عطر از عطر دیروز که استفاده کردم، بو را بهتر به مشام می‌رساند.

مثال:

This perfume is sniffier than the one I used yesterday.

معنی(example):

او رویکرد بهتری نسبت به چشیدن شراب نسبت به دوستانش دارد.

مثال:

He has a sniffier approach to wine tasting than his friends.

معنی فارسی کلمه sniffier

: معنی sniffier به فارسی

بوی بهتر و قوی‌تر، به معنی توانایی بالاتر در شناسایی بوها نسبت به بقیه.