معنی فارسی snittle
B1نغ نغ زدن یا گاز گرفتن در زبان محاوره، معمولاً در مورد حیوانات.
To make small, quick, sneaky movements or sounds, often used to describe animals.
- VERB
example
معنی(example):
گربه پیر به پرندگان بیرون نگاه میکرد.
مثال:
The old cat would snittle at the birds outside.
معنی(example):
میتوانستی صدای او را بشنوی که در حالی که سنجابها بازی میکردند، میخندید.
مثال:
You could hear him snittle as he watched the squirrels play.
معنی فارسی کلمه snittle
:
نغ نغ زدن یا گاز گرفتن در زبان محاوره، معمولاً در مورد حیوانات.