معنی فارسی snooting
B1snooting به معنی جستوجو کردن، مخصوصاً با بینی، در نوعی رفتار حیوانات و بعضی مواقع انسانها به کار میرود.
To search or rummage around, often using one's nose.
- VERB
example
معنی(example):
او در خانه در حال snooting به دنبال کلیدهایش بود.
مثال:
He was snooting around the house looking for his keys.
معنی(example):
سگ شروع به snooting بر روی زمین به دنبال غذا کرد.
مثال:
The dog started snooting the ground in search of food.
معنی فارسی کلمه snooting
:
snooting به معنی جستوجو کردن، مخصوصاً با بینی، در نوعی رفتار حیوانات و بعضی مواقع انسانها به کار میرود.