معنی فارسی snoove

B1

snoove به معنای جست‌وجو کردن یا گشتن در یک مکان، به ویژه از طریق جستجوی دقیق.

To sniff or search carefully, often with enthusiasm.

example
معنی(example):

زمانی که در را باز کردم، گربه شروع به snoove کرد.

مثال:

The cat began to snoove when I opened the door.

معنی(example):

او به دنبال یک گنج پنهان در چمن شروع به snoove کرد.

مثال:

He would snoove through the grass to find a hidden treasure.

معنی فارسی کلمه snoove

: معنی snoove به فارسی

snoove به معنای جست‌وجو کردن یا گشتن در یک مکان، به ویژه از طریق جستجوی دقیق.