معنی فارسی snouch

B1

احساس ناامیدی یا دل‌سردی، معمولاً در نتیجه یک اشتباه یا فراموشی.

A feeling of dismay or disappointment, often due to a mistake.

example
معنی(example):

او زمانیکه متوجه شد تکالیفش را فراموش کرده است، احساس ناامیدی کرد.

مثال:

He had a snouch when he realized he forgot his homework.

معنی(example):

ناامیدی او توسط معلمش نادیده گرفته نشد.

مثال:

Her snouch didn't go unnoticed by her teacher.

معنی فارسی کلمه snouch

: معنی snouch به فارسی

احساس ناامیدی یا دل‌سردی، معمولاً در نتیجه یک اشتباه یا فراموشی.