معنی فارسی snoutish

B1

ایجاد احساس یا ویژگی مرتبط با بینی یا سناوت، به ویژه در حیوانات.

Having characteristics or attributes related to the snout, especially in animals.

example
معنی(example):

ظاهر سناوتیش آن حیوان را بسیار غیرمعمول جلوه می‌داد.

مثال:

The snoutish appearance of the animal made it look quite unusual.

معنی(example):

برخی نژادهای سگ چهره‌ای سناوتیش دارند که با بینی بلند مشخص می‌شوند.

مثال:

Some breeds of dogs have a snoutish face, characterized by a long nose.

معنی فارسی کلمه snoutish

: معنی snoutish به فارسی

ایجاد احساس یا ویژگی مرتبط با بینی یا سناوت، به ویژه در حیوانات.