معنی فارسی snow under

B2

زیر برف ماندن، به حالتی گفته می‌شود که یک فرد یا سازمان با حجم زیادی از کار یا مسئولیت مواجه شود و نتواند به راحتی با آن کنار بیاید.

To be overwhelmed or burdened with a large amount of work or responsibilities.

verb
معنی(verb):

(usually passive) To overwhelm (with large quantities of something to be dealt with).

example
معنی(example):

شرکت سال گذشته زیر بار کار ماند.

مثال:

The company was snowed under with work last year.

معنی(example):

من در این نیمسال زیر بار تکالیف احساس فشار کردم.

مثال:

I felt snowed under with assignments this semester.

معنی فارسی کلمه snow under

: معنی snow under به فارسی

زیر برف ماندن، به حالتی گفته می‌شود که یک فرد یا سازمان با حجم زیادی از کار یا مسئولیت مواجه شود و نتواند به راحتی با آن کنار بیاید.