معنی فارسی snowboardcross
B2یک رویداد ورزشی که در آن شرکتکنندگان باید در مسیر موانع در حالی که بر روی تخته اسنوبرد رقابت میکنند، مسابقه دهند.
A competitive sport where snowboarders race down a course with various obstacles.
- noun
noun
معنی(noun):
A downhill snowboard race over obstacles with many simultaneous racers.
example
معنی(example):
اسنوبردکراس یک ورزش هیجانانگیز است که مسابقه را با موانع ترکیب میکند.
مثال:
Snowboardcross is an exciting sport that combines racing with obstacles.
معنی(example):
رویداد اسنوبردکراس در المپیک رقابتهای شدیدی داشت.
مثال:
The snowboardcross event at the Olympics featured intense competition.
معنی فارسی کلمه snowboardcross
:
یک رویداد ورزشی که در آن شرکتکنندگان باید در مسیر موانع در حالی که بر روی تخته اسنوبرد رقابت میکنند، مسابقه دهند.