معنی فارسی snowbrush

B1

ابزاری برای پاک کردن برف از سطوح، به ویژه خودروها.

A tool used for removing snow from surfaces, especially vehicles.

example
معنی(example):

او از یک برس برفی برای تمیز کردن ماشینش استفاده کرد.

مثال:

He used a snowbrush to clear his car.

معنی(example):

برس برفی برای نگهداری در زمستان ضروری است.

مثال:

The snowbrush is essential for winter maintenance.

معنی فارسی کلمه snowbrush

: معنی snowbrush به فارسی

ابزاری برای پاک کردن برف از سطوح، به ویژه خودروها.