معنی فارسی snowglobe

A2

کره برفی، یک شیء دکوراتیو است که معمولاً شامل یک صحنه کوچک و مقدار آبی است که وقتی آن را تکان می‌دهید، برف درون آن معلق می‌شود.

A glass sphere containing a miniature scene and snow-like material, shaken to create a snow effect.

noun
معنی(noun):

A decorative object or toy containing a model of a landscape, fluid and suspended white flakes that emulate snowfall when shaken.

example
معنی(example):

یک کره برفی شیء تزیینی است که صحنه‌ای و آبی که هنگام تکان دادن می‌چرخد را در بر می‌گیرد.

مثال:

A snowglobe is a decorative item that contains a scene and water, which swirls when shaken.

معنی(example):

کودکان عاشق تکان دادن کره‌های برفی و تماشای افتادن برف هستند.

مثال:

Children love to shake snowglobes and watch the snow fall.

معنی فارسی کلمه snowglobe

: معنی snowglobe به فارسی

کره برفی، یک شیء دکوراتیو است که معمولاً شامل یک صحنه کوچک و مقدار آبی است که وقتی آن را تکان می‌دهید، برف درون آن معلق می‌شود.